آیلینآیلین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

آیلین دنیای مامان و بابا

بدون عنوان

یادم رفت بنویسم جمعه نیمه شعبان رفتیم اردبیل عروسی دختر عموی من رویا جون  این اولین سفر  با ماشین خودمون بود  نهارو تو آستارا خوردیم بعد دایی عباس زنگ زد واسرار کرد با هم بریم عروسی بعد حرکت کردیم به سوی اردبیل خیلی دلم تنگ شده بود خوب شد که رفتیم  خونه بابا بزرگ منم که برم خونه مادری رژیم بیخال شدم افتادم به جان باقلوا  آیلین جونم  هم خیلی خوشحال بود خونه مامان من یه نفسی می کشم  با دایها سرگرم میشی منم خستگی در می کنم  جای خاله جون عمو هادی هم خالی بود .بعد آماده شدیم رفتیم عروسی اولش که خیلی خوب بودی همش می رقصیدی با بچه ها بازی می کردی آخر های عروسی لج آوردی بریم حسابی خوابت می اومد قربونت برم جیگر...
28 خرداد 1393

روز مرگیهای دخترم گلم

سلام دختر گلم اگه بدونی اینروزا چقد شیطون شدی مخصوصا بابایی تر شدی خودت و واسه بابایی ای لوس می کنی حالا بریم به روزمرگیت برسیم نمی دونم چرا نسبت به قبل به  آموزش زبان انگلیسی علاقه ات  کم شده 2تا کتاب شعر داری یکی آموزش حیوانات اهلی  دیگری میوه ها که شعراشو حفظی فلش کارتها روهم میدونی چیه به فارسی ولی آموزش انگلیسی کارتات مونده. بعد دختر گلم تا 20 می تونی بشماری, اشکال و بلدی بگی ولی دایره مستطیل و می تونی بکشی. تو رنگ آمیزی یکم مشکل داری 4تا رنگم بلدی آبی صورتی سبز مشکی .به نماز خواندن خیلی علاقه داری یادم میره وقتی چادر نماز میزاری ازت عکس بگیرم مامان قربون دل کوچیکت بره وقتی صدای اذان می شنوی شروع به دعا کردن می کنی از غ...
28 خرداد 1393

اولین شنای آیلین در آبهای منطقه آزاد انزلی

اینم جمعه 9 خرداد تو منطقه آزاد انزلی که با خاله و عمو هادی و مامان بزرگ و بابا بزرگ اومدیم. به آیلین خیلی خوش گذشت چون هرچی که دوست داشت اونجا بود (آب بازی و ماسه بازی و سرسره بازی) اولش فقط لب ساحل نشت و جرات نمیکرد بره تو آب وقتی بچه ها رو دید که آب تنی میکردند آیلینم با کمک مامانی رفت تو آب ولی همش میلرزید بعد از آب تنی انقدر که بازی کرده بود روی ماسه ها دراز کشید که بخوابه.الهی بمیرم برات ...
11 خرداد 1393

بدون عنوان

عزیز دلم امید زندگیم اینروزها فکرم درگیر آینده تو هست دوست دارم یه کاری کنم آدم موفقی باشی و رو پای خودت وایسی هر چی دارم فدات می کنم ولی دوست دارم سربلند شاد زندگی کنی و به قول خاله زهرا دوست وبلاگیم مهربان باشی ولی شکننده نباشی مثل مامانی که دل کسی و نمی شکست ولی همه دلشو یه جوری شکستن نباش .دلبندم دوست دارم اوقات خود را با کسب علم و سرگرمیهای سالم پر کنی هر چه بزرگتر میشی استرس من بیشتر میشه  اخ اگه بدونی مادر بدون چه سخته امیدوارم خدا پشت و پناهت باشه  عسلم ...
6 خرداد 1393